عکس کوکی نیویورکی
مـریم
۸۱
۱.۱k

کوکی نیویورکی

۱۴ بهمن ۰۲
☯️ یک داستان واقعی و شنیدنی است*

ماًمورِ کنترلِ بلیت قطاری که  به مقصد بنگلور  از بمبئی  در حالِ انجام وظیفه بود ، متوجه دختری  که ‌زیر صندلی پنهان شده بود گردید

دخترحدودا ۱۳یا ۱۴ ساله بود .
  از او خواست  تا بلیت خود را ارایه دهد .
دختر با تردید پاسخ داد که بلیت ندارد .
مامورِ قطار  به دختر گفت  باید از قطار پیاده شود .

ناگهان  صدایی  از پشت سر مأمور  به گوش  رسید :
" من  کرایه  او را پرداخت کنم "
این صدایِ خانم بهتا چاریا که مُدرسِ یک کالج بود . خانم بهتا هزینه  بلیت دختر را  پرداخت و از او خواست  که  نزدیکِ او بنشیند .

از او پرسید  : اسمت چیست ؟
دختر پاسخ داد  : « چیترا » .
گفت  : " داری کجا میری ؟ "
دختر گفت :
" من جایی برای رفتن ندارم " !

خانم بهتاچاریا به او  :
" پس با من بیا . "

پس از رسیدن  به بنگلور ، خانم بهتا  دخترک را  به یک سازمانِ غیرِ دولتی  تحویل داد  تا  از او مراقبت شود .

بعدها  خانم بهتاچاریا به دهلی نقل مکان کرد  و  ارتباط آن دو با یکدیگر  قطع شد .

پس از  حدود ۲۰ سال ، خانم بهتاچاریا  به سانفرانسیسکو در  آمریکا  دعوت شد  تا در یک کالج  سخنرانی کند .

او  در یک رستوران مشغول صرفِ غذا بود ، اما وقتی صورت حساب را درخواست کرد ،  به او گفتند : که صورت حسابش قبلا پرداخت شده است ! تعجب کرد !! وقتی برگشت ، زنی را با شوهرش دید که به او لبخند می زد .
خانم بهتاچاریا از زوج پرسید :
" چرا صورت حساب من را پرداخت کردید ؟ "
زنِ جوان پاسخ داد :
" خانم، صورت حسابی که من امروز  پرداخت کردم ، در مقایسه با کرایه ای که برای سفرِ قطار از بمبئی به بنگلور برای من پرداخت کردید ، بسیار کم و ناچیز است . "
اشک از چشمان هر دو خانم سرازیر شد و همدیگر را در آغوش گرفتند
خانم بهتا چاریا با خوشحالی و حیرت زده گفت :
" اوه چیترا ... تو هستی ...؟! "

بانوی جوان  در حالی که یکدیگر را در آغوش گرفته بودند گفت :
" خانم نامِ من الان چیترا نیست .
من سودا مورتی هستم و این هم شوهرِ من است ، آقای نارایان مورتی . "

دوستان تعجب نکنید شما در حال خواندنِ داستان واقعیِ بخشی از زندگیِ خانم سودا مورتی ، رئیسِ اینفوسیس با مسئولیت محدود و آقای نارایان مورتی، فردی که شرکت نرم افزاری چند میلیونی اینفوسیس را تأسیس کرد ، هستید .

* خوب است بدانید آکشتا مورتی دخترِ این زوج با " ریشی سوناک " که اکنون نخست وزیر بریتانیا است ازدواج کرده است . "
ریشی سوناک " دامادِ سودا مورتی یا همان چیترا ، دخترکی که به دلیلِ نداشتن بلیت قطار ، زیر صندلی پنهان شده بود ، اولین نخست وزیرِ آسیایی‌ تبارِ تاریخ بریتانیا و جوان‌ترن رهبرِ دولت در تاریخِ معاصر این کشور می باشد !! *

*بله ، گاهی کمک کوچکی که به دیگران می کنید می تواند کلِ زندگی آنها را تغییر دهد !*

*چه خوب است کمی عمیق تر به درونِ این داستان برویم و سعی کنیم از نیکی کردن به کسانی که در مضیقه هستند ، به ویژه هنگامی که انجام آن در حدِ توانایی و اختیارِ ماست ، دریغ نکنیم "*
...